دنیای تنهایی

ساخت وبلاگ
امشب دلم گفت بنویسم امشب خانواده کربلا هستند و من خونه بابابزرگ دلم تنگه دل تنگ اون نامرد که من برای دیدنش دارم پر پر میشم و اون نمیاد به دیدنم  دلتنگ اون بی معرفتی ام که تا فهمید دوسش دارم دیگه باهام صحبت نکرد  کاش عشق مو تو دلم نگه میداشتم اینجوری شاید از دستش نمی‌دادم تنها امیدم اینکه قبل از رفتن به خدمت یک بار ببینمش  البته شک دارم بیاد ههه منو باش چه نقشه ها نکشیدم براش  هی روزگار هی  . . از بچگی دوتا آرزو داشتم  یکی اینکه برم حرم امام حسین که خدارو شکر رفتم و دعا میکنم همه برن  دومی رسیدن به عشقم که نمیشه هییی کاش میشد بخوابم و صبح بیدار نشم ای کااش موضوعات مرتبط: خاطرات دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

I want you 

Right beside ME

دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

دوست داشتن کسی که دوستت نداره مثل منتظر موندن واسه

کشتی تو فرودگاهه

دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

در جلسه امتحان عشق,

من مانده ام و یک برگه سفید, یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی ...

درد من در این کاغذ کوچک جا نمی شود...

در این سکوت بغض الود, قطره ی کوچکی از هوس سرسربازی میکند! و برگه ی سفید, عاشقانه قطره را به اغوش میکشد...

عشق تو نوشتنی نیست, در برگه ام کنار ان قظره یک قلب کوچک میکشم.....

                             وقت تمام شد                برگه ها بالا.....


دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

هی روزگار  امشب غمگینم شعر و حرف بلد نیستم  فقط حرف دلمو بلدم حرفایی که داره نابودم می‌کنه   یادمه قبلا میگفتم عشق چیه این نشد یکی دیگه مگه دختر کمه ولی الان که عاشق شدم میفهمم عشق چیه عشق واژه نامفهومیست که میتواند به فرد قدرت بدهد یا اورا نابود کند میتواند اورا خوشبخت کند یا بدبخت  میتواند احساسات فرد را دردست بگیرد آنچنان که بهترین روزهای عمرش جوانیش خوشگذرانی هایش همه تبدیل به بدترین روز های او شود کاش عشق در دست خودمان بود کاش مغز ما آدم ها مثل حافظه موبایل بود و می‌توانستیم بعضی چیز هارو پاک کنیم و راحت زندگی کنیم  بعضی وقتا می‌خوام باهاش حرف بزنم ولی نمیشه از بچگی تو حرف زدن مشکل داشتم نمی‌تونستم احساس مو بگم  تا میام بهش بگم دوست دارم ی حس بهم دست میده و منو منصرف می‌کنه تاحالا فقط از طریق پیام و وبلاگ گفتم دوسش دارم ولی دارم سعی میکنم بتونم با زبان بهش بگم شاید اینجوری اونم سعی کنه منو دوست داشته باشه  بعضی وقتا احساس میکنم منو دوست داره و به خاطر غرورش اینکارهارو می‌کنه ولی من به خاطر عشقم از غرورم گذشتم و التماسش کردم یادمه اولین نفری بود که التماسش کردم خودمم تعجب کردم چرا التماسش کردم منو دوست داشته باشه انگار دست خودم نیست وقتی باهاش حرف میزنم برای خدمت یک دفتر خریدم تا هروقت دلم گرفت بنویسم خدارو چه دیدی شاید یک روزی اونو خوند    استرسم بیش از حد شده و به همین د دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14

با سلام  این آخرین پست من قبل از اعزام هستش  فردا ساعت 7صبح اعزام دارم و از اونجایی که خانواده من فردا عصر میرسند نمیتونم قبل از رفتن اون هارو ببینم  دلم براشون تنگ میشه دو سال دوری ازخانواده در خاش خدایا خودت بهم صبر بده تا کم نیارم و موفق بشم  از نویسندگان وبلاگ می‌خوام در نبود من وبلاگ رو اداره کنند  اگه مرخصی گرفتم و رفتم تو شهر حتما پست میزارم  و در آخر میرسیم به عشقم   عشقم عزیزم می‌دونم میای و اینو می‌خونی بدون در این دو سال همیشه به فکرت خواهم بود امید وارم فراموشم نکنی تو تنها کسی هستی که می‌دونی میرم خدمت هرچند تا چند روز دیگه همه میفهمند ولی مهم اینکه بدون اطلاع میرم  اگه بتونم بهت زنگ میزنم تا صداتو بشنوم و در آخر میگم  دوست دارم عشقم مواضب خودت باش به امید دیدار موضوعات مرتبط: خاطرات دنیای تنهایی...
ما را در سایت دنیای تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tanhaii13955 بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 18:14